بسم الله الرحمن الرحیم
چون خودم با این داستان خیلی حال کردم تصمیم گرفتم توی وبلاگ قرار بدم.امیدوارم خوانندگان محترم هر کدوم ازاین داستان هوای ثامن الحجج کردند این کمترین رو هم از دعای خیرشون فراموش نکنند.
-.یک مسیحی در موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با حضور دکتر حسینی قزوینی مسئول این مرکز ،به اسلام ومذهب جعفری گروید.
-.آقای اندرو وریانی ،درخانواده ای که پدر وی هندی ومذهب هندو، ومادر وی اهل فلیپین وآیین مسیحی داشت،به دنیاآمد.
-. اندرو وریانی می گوید: پدرم مراآزاد گذاشته بود تا آزادانه دربارة دین ومذهبی که می خواهم درآینده انتخاب کنم تصمیم بگیرم.چون مادرم برمن نفوذ بیشتری داشت دین مسیحیت را انتخاب کردم.بعد از فوت پدرم مشکلات زیادی به ما روی آوردومن برای حل مشکلاتمان وبه دست آوردن آرامش ازدست رفته خود یک بار به معبد سیک ها ،ویک بار به کلیسا می رفتم وادعیه مربوط به آنها را می خواندم ولی احساس می کردم کسی به حرفهای من گوش نمی دهد.
-. هم کلاسی مسلمان وی ،پس از اینکه اوضاع واحوالش را دید پیشنهاد داد تا به مشهد وزیارت امام رضا علیه السلام بروند.
-.اندرو وریانی اضافه می کند :وقتی که رسیدیم ،به حرم امام رضاعلیه السلام رفتیم.من که فکر می کردم ورود یک مسیحی به این حرم گناه دارد از رفتن امتناع می کردم، ولی او مرا تشویق کرد وگفت: اوراهمراهی کنم .وقتی وارد حرم شدم ناگهان حالت عجیبی به من دست داد وحس کردم که تمام بدنم سفت شده وقادر به حرکت نیستم،حتی عینکم از چشم افتاد وشکست.وقتی به هوش آمدم احساس آرامش وحالت وصف ناشدنی به من دست داد که تا آن موقع همچنین حسی را تجربه نکرده بودم.
-.وقتی مطلب را با دوستم مطرح کردم به من گفت وضوبگیر ومثل من دورکعت نماز بخوان ومن که هنوز درآن حال وهوای معنوی خودم بودم به صورت تقلیدی دورکعت نماز خواندم.
-. چهار روز در مشهد خیلی خوش گذشت وهربار که به حرم امام رضا علیه السلام می رفتم احساس آرامش ونورانیت خاصی می کردم .هرگاه که نماز می خواندم ،حس فرزندی را داشتم که با پدر خود صحبت می کند.
-. بعداز مراجعت از مشهد بدون اینکه از خدا برای رفع مشکلاتم حاجتی خواسته باشم ،آنها یک به یک وخود به خود حل می شدند وهمین امر باعث شد تادرباره دین اسلام تحقیق کنم.درتهران ،محلة نارمک ،با آقای خیرآبادی صحبت می کردم وایشان سئوالات مراپاسخ می داد .از نظر من صحبت کردن با ایشان خیلی آرامش بخش بود .بعد از مدتی دوباره دلم برای حرم امام رضا علیه السلام تنگ شد وتصمیم گرفتم که این دفعه تنهابروم.
-.در مشهد سه روز اعتکاف رفت.با نام مستعار علی ثبت نام کرد.در آن سه روز تصمیم گرفت برای همیشه از کلیسا خداحافظی کند وفهمید آنچه را که تاکنون دنبال آن می گشته را پیدا کرده است.نام مقدس ومبارک علی را برگزید ودوستانش به خاطر علاقه شدید اونسبت به امام رضا علیه السلام او را علی رضا ،می نامند.
راستی آقا! منم بارها به حرم آمدم ،بارها وبارها، هربار که آمدم حس می کردم که مرا می بینی ،می دانستم که به حرفهایم با تمام انبوه جمعیت گوش می دهی ،اما نمی دانم نمی دانم چرا هربار که از زیارتت برمی گردم نمی توانم از کلیسای هوای نفسانی ام، از این معبدی که دردل پرگناهم ساخته ام، برای همیشه خداحافظی کنم.
آقای من! مرا یاری است که اورا گم کرده ام ،اما با اینکه می دانم یک روزجمعه می آید، در انتظار آمدنش نمی نشینم... ولی می دانم که اگر من غافلم، آن یار هزاران دلدار دارد که همیشه ،هر لحظه در انتظارش ،به عشق آمدنش،و برای رضایت او نفس می کشند. من که قابل نیستم اما کاش فدای آن یار نه، فدای منتظرانش می شدم. سلام خدا برتمام عاشقان مکتب ولایت وامامت. آمین.
اللهم عجل لولیک الفرج.
به نام خدا
ازجمله روش های تبلیغ گروه های اتحرافی دربین جوانان می توان به علامت X که به صورت بوگیر های ماشین در سطح شهرها توزیع شده است اشاره کرد که نماد یکی از گروه های ماسونی به نام کابالا است.وهمین علامت در روزولتاین(عشق)با مفهوم بوسه برروی هدایا وکارت پوستال ها حک می شود.
این فعالیت فرقه های شیطان پرست بوده که با معرفی نمادها به عنوان مدومسائل تزئینی دربین مردم به ویژه جوانان تبیلغ می کنند.برخی ارایشگاه های مردانه سر رابه گونه ای جدید اصلاح میکنند که نمادهای شیطان پرستی به صورت واضح برروی سر افراد نمایان می شود.در این شیوه اصلاح علامت صلیب وارونه (از نمادهای شیطان پرستی)به چشم می خورد.
تحقیقات نشان می دهد که اکنون بیش از 70فرقه شیطان پرستی در کشور فعال هستند.برخی مانند یزیدیه درغرب کشور ،طبیعت وکوهستان راماوای خود می دانندولی بسیاری دیگر از گروه های شیطان پرست ،از موسیقی راک به عنوان محفل پوششی خود بهره می گیرند.فرقه های شیطان پرستی درگروه بزرگ ،راه چپ، و راه راست،تقسیم بندی می شوند.دست چپی ها به غنی سازی رومی خود درجریان کارهایشان،معتقدد.آنها باور دارند که درنهایت فقط باید به خود جواب پس بدهند.در حالی که دست راستی ها ،غنی سازی رومی خود رااز طریق وقف کردن وبندگی خود درمقابل قدرتی بزرگ تر به دست می آورند.شیطان پرستان دست راستی درواقع خدایی از جنس شیطان ویا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند.آن ها حتی ازقوانین شیطان نیز پیروی نمی کنند.
یکی از شرایط عضویت وپذیرش ازسوی گروه های نوظهور شیطان پرستی،صرف موادتخدیری بسیار قوی ازجمله کوکائین حشیش وقرص های اکس است.دلیل استفاده از این مواد ورودبه حالت خلسه برای انجم مراسم ویژه آنان است.
نکته جالب توجه آنکه محفل های شیطان پستی درایران ،موفقیت چندانی درجذب دختران نداشته اند وبه همین دلیل ،بعضابه رفتارهای جنسی همجنس گرایانه روی می آورند.شیطان پرستان اکنون دردانشگا ها وبین دانشجویان رخنه کرده وبه اجرای برنامه ها از جمله کنسرت دردانشگاه ها می پردازند.
از جمله نماد های شیطان پرستی می توان به نماد های زیر ؛
ستاره پنچ پر،دومثلث معکوس روی هم(ستاره داوود)،صلیب معکوس(ضدمسیحیت)،علامت ایکس،نشانه آمون خدای مصریان شلوارهای گشاد،لباس های رنگی جلف،انگشتر های تیغ دار،،دستبندهای عجیب،گردن بندهای اسکلتی باموهای بلند یا سرطاس،و... اشاره کرد.
به امید از بین رفتن تمام فرقه های ضاله وتعجیل در فرج آقا صلوات.
بسم الله الرحمن ا لرحیم
حدود بیست روز از 14خرداد سال 89 می گذرد .همه آن نماز جمعه تاریخی در حرم نورانی حضرت امام ره را به یاد دارند.بصیرتی که مردم از خود نشان دادند،حضور تاریخی آنان و... . اما آنچه این حقیر به آن می خواهم بپردازم سئوالی است که در آن روز به ذهن برخی خطور کرد ، می باشد وآن اینکه آیا نسبت حیوان به فرد ویا گروهی دادن –مثلا گفته شود فلانی ویا فلان گروه مثل سگ هستند- صحیح است یاخیر .(البته به گروهی که دشمن دین واسلام محسوب می شوند).به بیان دیگر اگر انسان بزرگی این نسبت را دهد با شان ومقام اومنافات دارد یاخیر؟آیا می توان به اواعتراض کرد یاخیر؟
در جواب باید عرض کنم که با رجوع به برخی آیات وروایات می توان به این نتیجه رسید که این امر نه تنها خلاف شان نیست بلکه اصولا هیچ مانعی ندارد وگفتن آن حتی می توان گفت پسندیده است.به آیه وروایات زیر توجه کنید:
وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ. « اعراف/176»
در این آیه خداوند بلعم باعورا را به سگی که له له می زند(زبان از دهان بیرون شده) تشبیه کرده است.
مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ.« جمعه/5»
دراین آیه شریفه نیز خدای متعال عالمان بی عمل ومنحرف را به الاغی که صرفا کتاب با خود حمل می کنند تشبیه نموده است.
عن ابی عبد الله علیه السلام :إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً شَرّاً مِنَ الْکَلْبِ وَ إِنَّ النَّاصِبَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْکَلْب « الکافی ج 3 ص 14 »
در این حدیث شریف امام صادق علیه السلام می فرمایند ناصبی(دشمن اهل بیت علیهم السلام)ازسگ بدتر است.
عَوَالِی اللآَّلِی، عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ لَا یَحِلُّ لِرَجُلٍ یُعْطِی عَطِیَّةً أَوْ یَهَبُ هِبَةً فَیَرْجِعُ فِیهَا إِلَّا الْوَالِدُ فِیمَا یُعْطِی وَلَدَهُ وَ مَثَلُ الَّذِی یُعْطِی عَطِیَّةً ثُمَّ یَرْجِعُ فِیهَا کَمَثَلِ الْکَلْبِ یَأْکُلُ فَإِذَا شَبِعَ قَاءَ ثُمَّ عَادَ فِی قَیْئِهِ «مستدرکالوسائل 14 58 7- باب عدم جواز الرجوع فی الوقف»
در این حدیث شریف نیز رسول مکرم اسلام صلی الله علیه آله ،فردی را که به دیگری هدیه ای می دهد وسپس آن را پس می گیرد،به سگی که غذایی خورده وسپس آنرا پس می آورد، تشبیه نموده است.
بنابراین این سخن که اگر مثلا یک فرد سیاسی بزرگ وعالم بخواهد گروهی از دشمنان اسلام ومملکت را به سگ تشبیه کند نه خلاف شان است ونه گناه،زیرا اگرناپسند ویا زشت ویا گناه بود، این امر درقران کریم وروایات شریفه اتفاق نمی افتاد. والسلام
امیدوارم منظورم را رسانده باشم.