بسم الله الرحمن الرحیم
ویک جمعه دیگر هم گذشت
آری این جمعه هم گذشت وباز هم نیامدی ،اما این جمعه خیلی غمگین تر بودی چرا که عزادار جد غریبت حسین هستی!
امام رضا علیه السلام در حدیثی فرمودند: هرگاه ماه محرم داخل می شد ،پدرم –موسی بن جعفر علیهما السلام –خندان دیده نمی شدند .
آقایم مطمئنم شما هم این گونه اید، وغم وجود نازینتان، دوباره فزونی یافته است.
مولایم سرتان به سلامت.
محرم ماه حزن آل الله بر محبین آن ذوات مقدسه تسلیت باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کودک خردسالی پدر ومادرش را از دست داده بود ،گریه می کرد وبهانه انها را می گرفت بستگان هر کاری می کردند آرام نمی شد بالاخره با اسباب بازی وخوراکی سرش را گرم کردند. مدتی مشغول بازی شد وسرگرم خوردن خوراکی ها ،تا اینکه خسته از بازی و از خوردن خوراکی ها سیرگردید .تازه متوجه شدو انگار یادش آمد که پدر ومادرش نیستند ،دوباره شروع کرد گریه کردن ،این بار هر چه کردند ارام نشد،گریه کرد وگریه کرد تا انجا که همه را گریاند . آری عزیز من !من وتوهم یتیم هستیم اما نمی دانم کی وچه زمان متوجه خواهیم شد که پدر نداریم ،وچرا از ان کودک کمتریم .
آه اقای من ! اگر از بازی کودکانه ام ،از لذات مادی وپوچم دست بر می داشتم تو را به دست می آوردم اما افسوس...
روزی از مرحوم ایت الله بهاءالدینی سئوال شد چرا غروب جمعه ها غم انگیز است .فرمودند: چون هر صبح جمعه حضرت حجت بن الحسن متوقع ظهور هستند وچون غروب می شود اقا مطمئن می شوند که امروز هم امر فرجشان امضاء نشد ،لذا دلگیر می شوند واین غم حضرت ،در قلوب محبین وشیعیان ایشان انعکاس می یابد وآنها هم دلگیر می شوند .
یک جمعة دیگر هم گذشت وتو نیامدی .البته اقای من بهتر است نیایی، چون آن بی دینان که عکس نایبت خمینی را پاره کردند قطعا به تو هم رحم نخواهند کرد ،ما بقی هم که غافلند پس برای که می آیی... .
اللهم عجل لولیک الفرج.صلوات.
روز غدیر، تسلیت باد؛ چرا که خداوند متعال این روزرا تسلیت گفت .فرمود :«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم »،آری بر تمام بی دینان وکافران تسلیت باد .ومبارک باد ؛چون خدای لم یزلی تبریک گفت .فرمود:« الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا » ،آری بر تمام دینداران ومسلمین مبارک باد.پس الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرامومنی والائمه علیهم السلام.
اما سخنی با منکران غدیر ،انان که معتقدند رسول معظم اسلام صلی الله علیه واله، پس از خویش کسی را به جانشینی انتخاب نکرده است.
مجبورم مقدمتا دو جریان را که تمام مسلیمن اعم از شیعه وسنی آن را قبول دارند بیان نمایم وسپس سئوالی را مطرح نمایم،امیدوارم که حقیقت همیشه روشن ،روشن تر شود.
خلیفه اول یعنی ابوبکر، هنگام مرگ برای بعد از خودش عمر را جانشین خود قرار داد تا جامعه مسلمین بدون رهبر نمانند .خلیفه دوم یعنی عمرنیز ،هنگام مرگ دستور داد تا شورای 6نفری متشکل از امیر المومنین علی علیه السلام ، عثمان ، طلحة، زبیر ، سعد و عبد الرحمن بن عوف تشکیل شود و یک نفر را از میان خود برای خلافت انتخاب نمایند تا جامعه اسلامی بدون رهبر وپیشوا نماند.
حال سئوال این است که اگر رسول الله صلی الله علیه واله بعد از خویش کسی را معرفی نکرده است، خلیفه اول ودوم به چه حقی بعد از خود خلیفه تعیین کردند؟ایا این دوخلیفه از رسول الله صلی الله علیه واله بیشتر به فکر جامعه اسلامی بودند؟ایا این دونفر می دانستند که جامعه باید رئیس ورهبر داشته باشد ومعاذالله رسول الله صلی الله علیه واله از این امر مهم غفلت داشتند؟اگر بر فرض بپذیریم پیامبر امر خلافت را به مردم واگذار کرده بود، این دو خلیفه به چه دلیلی از سنت پیامبر صلی الله علیه واله سرپیچی کردند؟ چگونه است تمام انبیاء از طرف خدا جانشین داشتند اما پیامبر آخر الزمان از این امر مستثناء می باشد؟(نمل/16-یونس/75-مریم/53- انبیاء/48و...) اگر چنین است که جانشین پیامبر خاتم صلی الله علیه واله ،را مردم تعیین می کنند، چرا این امر را خداونددر قران نفرمود؟پس حقیقت امر چیست؟
حقیقت این است : خداى متعال نبى خود محمد صلی الله علیه واله را مامور کرد که على (علیه السلام را بعنوان علمیت در بین مردم نصب کرده و مردم را به ولایت وى آگاهى دهد، و از همین جهت رسول الله صلی الله علیه واله ترسید مردم متهمش ساخته و زبان به طعنش گشوده، بگویند: در بین همه مسلمانان على را نامزد این منصب کرده است.تا اینکه جبرئیل در حیات رسول الله صلی الله علیه واله در حجة الوداع براى اعلان ولایت على (علیه السلام ) نازل شد و این آیه را فرود آورد« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...» رسول الله صلی الله علیه واله سه روز در انجام آن مکث کرد تا رسید به جحفه ، و در این سه روز از ترس مردم دست على را نگرفت و او را بالاى دست خود بلند نکرد، تا اینکه در روز غدیر در محلى که آنرا« مهیعه»، مى گفتند بار گرفته و پیاده شد، آنگاه دستور داد بانگ نماز سر داده و مردم را براى نماز دعوت کنند،{در حالیکه وقت ،قت نماز نبود} مردم هم بر حسب معمول اجتماع کردند، رسول الله صلی الله علیه واله در برابرشان قرار گرفت و فرمود: چه کسى از خود شما به شما اولویت دارد؟ همه به بانگ بلند عرض کردند خداو رسول ، آنگاه بار دیگر همین کلام را تکرار کرد و همه همان جواب را دادند، بار سوم نیز همان را پرسید و همان جواب را شنید، و سپس دست على را گرفته وبالا برد تا انجا که سفیدی زیر بغل مبارک نمایان شد پس فرمود:
مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَکَانَتْ عَلَى وَلَایَتِی وَلَایَةُ اللَّهِ وَ عَلَى عَدَاوَتِی عَدَاوَةُ اللَّهِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً
هر که من مولاى اویم على مولاى اوست ، پروردگارا دوست بدار دوستداران على را و دشمن بدار کسى را که با على دشمنى کند و یارى کن هر که را که به على یارى دهد، و تنها بگذار کسى را که در موقع حاجت على را تنها بگذارد، چون که على از من و من از على هستم ، و على نسبت به من بمنزله هارون است نسبت به موسى ، با این تفاوت که بعد از موسى پیغمبرانى بودند و پس از من پیغمبرى نخواهد بودهنوز مردم متفرق نشده بودند که ایه نازل شد«الیوم اکملت لکم دینک واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا» واین گونه دین ونعمت کامل شد واسلام دین مرضی پرودگار قرار گرفت.
اما سخنی با انان که جریان غدیر را می پذیرند اما می گویند مولا به معنای دوستی می باشد .سئوال این است که اولا:ایا معقول است رسول الله به70هزار تا 120 هزار طبق اقوال مختلف در آن گرمای حجاز ودر غیر وقت نماز دستور توقف دهند وبه انها که جلوتر رفته اند دستور بازگشت وانها راکه هنوز نرسیده اند صبر نمایند تا برسند وانگاه بفرماید هرکس من دوست اویم علی دوست اوست. ایا چنین کاری خنده دار نیست .ایا انسان عاقلی چنین کاری را انجام می دهد که برخی نادانان انرا به عقل کل،یعنی رسول مکرم اسلام صلی الله علیه واله نسبت می دهند .ایا هبچ عالمی به خود جرات چنین نسیتی را می دهد .بله در میان علماء شیعه اقای خاتمی – که از باب اینکه لباس علماء شیعه را برتن دارد به وی نسبت عالم بودن داده میشود - در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، مولا را به معنای دوست ترجمه کردند که چون ان زمان عشق ریاست جمهوری عقل را از سرشان دور کرده بود،سخنشان قابل اعتنا نیست.ثانیا : ان همه مقدمه چینی وعهد وپیمان گرفتن از مردم، قبل از بیان جمله تاریخی «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» وبعد از آن جمله، دلیل دیگری است براینکه نمی توان در اینجا مولا را به معنای دوست گرفت .
اما سخنی با انها که کمی سن امیرالمومنین علی علیه السلام ،بعد از وفات نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله ، راباانکه دران روز 35 ساله بود، بهانه قرار می دهند بر اینکه علی علیه السلام نمی توانست خلیفه باشد،گویا قران را نخوانده اند! چگونه است عیسی در گهواره(مریم /30)،ویحیی در طفولیت(مریم/12)از طرف خدای منان به نبوت می رسند اما علی در سن 35 سالگی نمی توانداز طرف خدا، امام جامعه باشد.
اما مطلب پایانی : حجةالاسلام دکتر اقا تهرانی نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی فرمودند؛در اوایل رهبری حضرت ایت الله خامنه ای در خدمت ایت الله بهجت بودیم ،یکی از حاضرین عرضه داشت ایت الله خامنه ای ازهر جهت بسیار مناسب رهبری است لکن افسوس که کمی جوان هستند.مرحوم ایت الله بهجت عکس العمل نشان داده فرمودند یک گفتند علی جوان است دیدید چه بر سرمان امد ،نگذارید دوباره تکرار شود .
منابع:
1.قران کریم.
2. بحارالأنوار 27 211 باب 9- شدة محنهم و أنهم أعظم الناس
3. شرحنهجالبلاغة 1 185 قصة الشورى ..... ص : 185
4. بحارالأنوار 10 9 باب 1- احتجاجه صلوات الله علیه على
5. الخصال ج : 2 ص : 476
6. الکافی 1 289 باب ما نص الله عز و جل و رسوله على
7.تفسیر المیزان،ج6و5
8. انالی شیخ طوسی،ص508
9. بشاره المصطفی،ص211.
10.الطرائف،ج1،ص146.
11.الاحتجاج علی اهل اللجاج،ج1،ص57.
12. در کتاب الفین نوشته مرحوم علامه حلی،ترجمه جعفر وجدانی،ص751.در ذیل ایه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ،» امده است: که بسیارى از بزرگان اهل سنّت هم قائل هستند که این آیه شریفه در مورد نصب حضرت على علیه السّلام بولایت و خلافت او در روز غدیر خم نازل شده غدیر یعنى رود یا آبگیر و برکه میباشد که در دامنه کوهها و دشتها دیده مىشود من جمله ثعلبى در الکشف و البیان در زیر سوره مائده، و نظام الدّین نیشابورى در تفسیر السّائر الدّائر جلد ششم ص 170، و سیّد محمّد رشید رضا در تفسیر المنارج جلد ششم ص 463، و فخر رازى در تفسیر کبیر جلد سوّم ص 636، و جلال الدّین سیوطى در تفسیر الدّر المنثور جلد دوّم ص 298، واحد نیشابورى در اسباب النّزول ص 150، آلوسى، در تفسیر روح المعانى جلد 2 ص 348، قندوزى حنفى در ینابیع المودّه ص 120، شوکانى در فتح الغدیر جلد دوّم ص 57 و عدّه کثیرى دیگر در محلّ غدیر خم مسافران حجّ منبرى بفرمان پیغمبر خدا صلی الله علیه واله آماده کردند حضرت رسول صلی الله علیه واله بر آن قرار گرفت و فرمود: اى مسلمانان تا کنون سه مرتبه جبرئیل علیه السّلام از جانب خداوند بزرگ بمن وحى آورده که تمام پیغمبران پیش از تو جانشینهاى خود را معرّفى و تعیین کردهاند تو هم در این روز کهولایت و امامت حضرت على علیه السّلام از طرف خداوند کائنات بر تمام موجودات عالم عرضه شده است باید ولایت و پیشوائى او را تبلیغ نمائى و کمربند على علیه السّلام را گرفت و بلند کرد بطورى که زانوهاى حضرت على علیه السّلام محاذى سینه حضرت پیغمبر صلی الله علیه واله قرار گرفت بطورى که سفیدى زیر بغل حضرت ظاهر شد و فرمود:
من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله،
سه بار این جمله را تکرار فرمود و احمد حنبل رهبر مذهب حنبلى نوشته چهار مرتبه، و عدّه دیگر از اهل تسنّن صریحا این موضوع را تصدیق کردهاند من جمله: ابن جوزى در صیغه الصفوه، صحیح مسلم، مسند احمد، تهذیب التّهذیب ابن حجر حموینى در فوائد السّمطین، صحیح ترمذى، مشکل الآثار حافظ طحاوى حنفى، خصائص العلویه نسائى، تلخیص ذهبى، اسد الغابه ابن طلحه در مطالب السؤال، اخبار الدول قربانى، ابن کثیر دمشقى هیثمى، البدایه و النّهایه ابن کثیر، خطط مقریزى و عدّه دیگر.